یادداشت های |اَنارکـــــــ^_^ـــ|

اناری سرگردان میان آشوب ها....

سلامی دوباره به بیان...:/

بیان سلام...

سلامی به اندازه ی یک سال و اندی:/
سلامی به اندازه ی بلاگ از دست رفته ام:/
اصن شاعر میگه یاران چه غریبانه رفتند از این خانه :(
اینم وب قبلیم که فقط میتونم برم ببینمش:/

کلیک

نمیدونم چرا تایپم نمیاد ....
ولی ایتو میدونم که .....


میخوام وبمو واسه خودم نگه دارم :/





خـــانوم طلایـــی....
۲ ۹
.. محمد ..
۰۳ شهریور ۱۱:۳۳
وب خوبی دارین.
با افتخار دنبال شدید. خوشحال میشم شما هم منو دنبال کنین.
آندرومدا :)
۰۲ شهریور ۰۱:۲۱
ولکام بک :))

و سخن انار^_^:

تنکس مای دیر😁
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
عقلِ کسی به منطقِ ما قد نمی دهد باشد، قبول! کلّ جهان خوب! ما بدیم...

چو تخته پاره بر موج رها رها رها من🌊🌊🌊

من؛
چونان انــــاری خشک شده؛ بر درخت!
بهار؛ شکوفه کردم،
پاییز؛ به بار نشستم،
زمستان رسید؛ و همچنان بر سر شاخه...
نه از پس رسیدنم، افتادم..
نه دستی به چیندم تا این بالا رسید..
و نه حتی گنجشککی به این میانه راه یافت..
میدانم؛
زمستان هم میگذرد و می پوسم؛
به همین سادگی...



:)

ساخته شده توسط آقای قالبیِ بیان باتچکر^_^: عرفـــ ـــان بیانِ جان^ _ ^