یادداشت های |اَنارکـــــــ^_^ـــ|

اناری سرگردان میان آشوب ها....

:/متحیرم ندانم که تو نام خود چه داری؟

به نام او...

قبل از همه بگم که خیلی دوستتون دارم دوستای مجازی من:)

فکر نمیکردم این همه تعریف بشنوم:)

عزاداری هم که میرید یاد انارکــ:)ــ هم باشید:)



راستی یادتونه گفتم یه معلمی پارسال داشتیم امسال همه دارن ما نداریم؟

یه دوساعت باهامون برداشته:/

برم بمیرم؟

امروز دبیر ورزش میگفت من ژن خوب دارم ژن خوووب😀

یه احساس خودخفن پنداری شدید بهم دست داد:)

دبیر ادبیاتمون هم که پارسال بود امسالم جلسه اول اومد سر کلاس

بعد توقع داشت ما شعرارو از قبل معنی کرده باشیم و اومده باشیم(شیوه ی پارسال)

خو بذار ما از راه برسیم:|

عاغا این دبیر ریاضیه عجیب شبیه زن عموی بابامه:/خیلی مشکوکم😕

الان دارید انار میخورید یاد ماهم باشید:)


انارکــ:)ــ

۱۱ ۴
مریــــ ـــــم
۰۴ مهر ۱۳:۲۹
ژن خوب داستانی شده ها

و سخن انار^_^:

چی بگم والا؟
اصن آدم میمونه:)
مهسا ر ب
۰۴ مهر ۰۹:۳۷
با اینکه روزای فوق العاده ای تو دوره مدرسه رفتن داشتم اما خیلی دلتنگ اون موقع نیستم

و سخن انار^_^:

مطمئنا منم بعدا با اینکه روزای خوبی داشتم دلتنگ مدرسه نمیشم:))
Aramam .F
۰۴ مهر ۰۸:۴۸
ینی عاشق عنوانای پستاتم...
منم تو رو دوس خیلیییییییییی:)
حتما یادتم:)
انارکم مگه میشهههههههه انار بخورم یادت نباشم جانانم:/

و سخن انار^_^:

واقعا جانا؟من فکر کردم تو عنوان نویسی خیلی ضعیفم:))
مگه میشه من تو رو ندوس؟اونم خیلیییییی؟:)
مرسی جانا:)
التماس دعا :)
واقعا نمیدونم چی بگم تو خیلی به من لطف داری عزیزجانانم:))
آشنای غریب
۰۴ مهر ۰۰:۲۶
منم مثه آسمان وقتی فکر میکنم زیاد برا مدرسه دلم تنگ نمیشه
از کل 12 سال تحصیل الان با دو سه تاشون تا الان دوستم

بهترین دوران تحصیلم ترم سوم دانشگاه بود لحظه شماری میکردم واسه باز شدن دانشگاه
بعدش بازم افول کرد اون علاقه تا اینکه دو سه ترم آخر دیگه هیچ گونه علاقه ای نداشتم

و سخن انار^_^:

بله منم مثل شما و آسمان اصلا حس نمی کنم که دلم تنگ میشه:)
نه من دوست زیاد دارم و احتمالا باهمشونم دوست میمونم شمام برید بگردید پیداشون کنید تجدیده خاطره شه:)
به نظرم دوران دانشگاه بهتره چون اون موقع واقعا به چیزی که میخوای رسیدی و واقعا مجبوری تلاش کنی:)
مرسی نظردادید
موفق باشید:)

اسمان ***
۰۳ مهر ۲۲:۳۱
جانا نمیدونی خرید فرق داره:))حتی اگه برای اول مهرباشه:)

و سخن انار^_^:

ایول آسمان توهم مث خودمی
همیشه خرید حرف اولو میزنه
باریک باریک:)
علیـ ــر ضــا
۰۳ مهر ۲۲:۱۲
درود دورد دررررود بر بانوک انار ترش 😊 
میبینم داری غرق میشی تو باتلاق مهر 😂
نناسی 
چقدر تو مظلومی 😂😂 
اینم وضع توعه 😕😕 با دبیران تا آخر این سال و سال بعد بچشم شیطان با زن بد میبیننت 😂😂😂
😕😕😕 
حرف زیاد هست نمیتونم ادامشو بنویسم

و سخن انار^_^:

دروووود بر علیرضای مهربان بیان😊😊😊😊
عاره توهم فهمیدی من ترش دوست دارم تررررررش😂
این دیگه از باتلاق گذشته رسما به فنام😯😯😯
هعی می بینی توروخدا؟
تقصیر من نبود اون گروهه که بعد از من اومدن ازاوناااااش بودن😑😑😑
حالا نگران نباش خودم درستش میکنم😁😁من ژن خوب😂😂😂
خوچرا؟می نوشتی😱😱
اسمان ***
۰۳ مهر ۲۲:۰۵
الان که اینا رو میخونم مبینم دلم اصن هم برای مدرسه تنگ نشده:)

و سخن انار^_^:

اه ؟
چجور اون موقع که وسایل نو بودنو این صوبتا دلت تنگ شده بود الان دلت تنگ نشده جانا؟
:))
Hossein MK
۰۳ مهر ۲۰:۰۹
یادم میاد یه سالی نیومده امتحان زبان اَزِمون گرفتن :|
خیلی افتضاح بود اوضاع ...
سال خوبی داشته باشید ... :)

و سخن انار^_^:

اه اه انقد بدم میاد که رعایت بچه هارو نمیکنن:/مطمئنا به دانش آموزای درسخون که نمره براشون مهمه اینجوری سخت میگذره:(
مرسی هم چنین شما:)
☁ BaRooNi ☁
۰۳ مهر ۲۰:۰۷
شیرین نوشتی :))

و سخن انار^_^:

مچکر جانا:)
Maryam mariyana
۰۳ مهر ۲۰:۰۴
سلام 
واو خدا نکنه یکی از معلما ، فامیل باشه و خدا نکنه یه روز درس نخونده باشی باید بری ببینی خونه تو خود زمین متری چند ؟‌

و سخن انار^_^:

سلام
آره یعنی باید خواستار پرتاب خودمون به یه مداری خارج از زمین باشیم:)
مرسی نظر دادی جانا
خانه سلامتی
۰۳ مهر ۲۰:۰۳
انار خوردیم تموم شد.عزاداری رو اشتباه نوشتی.معلومه معلم ادبیات خوب درس نمیده 

و سخن انار^_^:

اه چه خوب:)
نه اونارو من ننوشته بودم :)
دبیر ادبیاتمونم خوب درس میده ها:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
عقلِ کسی به منطقِ ما قد نمی دهد باشد، قبول! کلّ جهان خوب! ما بدیم...

چو تخته پاره بر موج رها رها رها من🌊🌊🌊

من؛
چونان انــــاری خشک شده؛ بر درخت!
بهار؛ شکوفه کردم،
پاییز؛ به بار نشستم،
زمستان رسید؛ و همچنان بر سر شاخه...
نه از پس رسیدنم، افتادم..
نه دستی به چیندم تا این بالا رسید..
و نه حتی گنجشککی به این میانه راه یافت..
میدانم؛
زمستان هم میگذرد و می پوسم؛
به همین سادگی...



:)

ساخته شده توسط آقای قالبیِ بیان باتچکر^_^: عرفـــ ـــان بیانِ جان^ _ ^