به نام او....
از همینجا اعلام میکنم که مرسی اعتماد به نفس میدید به من:)
و من الان دقیقا همین الان از یه نفر به شدتی متنفر شدم که خود متنفر انقد از چیزی متنفر نیست:/
فلانیِ ...، خب تو که ژن خوب حالیت نیس واس چی گیر میدی به من:/
این فلانی همونه که مدرسه ای بی فلانی ام آرزوست:|
کماکان در جدال با این فلانیه ام:/
دوسِتان از من بی نوا انتظار نداشته باشید که ماجراها و سوژه های خفن بنویسم چون الان درحال حاضر تمام ۲۴من خلاصه میشه تو تحمل کردن چهارتا معلم عنق و بداخلاق و خواب:)
راستی گفتم از این دبیر ریاضیه خیلی خوشم اومده:)
فکر کنم ریاضی امسالو باهاش بترکونیم:)
البته هنرم با همین ریاضیه اس تا ببینیم خدا چی میخواد:)
فقط نمیدونم به کدوم کوه و کدوم بیابون سر بذارم که من از کاروفناوری متنفرم:/
اصن تحملم نمیتونم بکنم:/
میدونم این پسته مزخرفه ولی همینه که هست:/
(انارکـــ:)ـــ اعصبانی میشود)
باشد که همه رستگار شوند
ومن الله توفیق.
انارکــ:)ـــ