به نام او.....
خسته شده بر تخت می افتد
گردنش درد میکند.کمرش درد می کند.
از همه بیشتر قلبش درد میکند.
آه از این آدمها..
سهراب قایقت را بیاور
وایسا دنیا میخوام پیاده شم....
نه خداییش راجع به من چی فکر کردن اینا؟
من خونه خودمونم دست به سیاه سفید نمیزنم
خدا خفت تاکی؟
ذلت تاکی؟
به من بگید چی میتونه بدتر از این باشه که ...
عمت اسباب کشی داشته باشه.
بعد مامانتم کار داشته باشه
بعد بیان بدون اذن و اجازه ای بهت بگن پاشو برو خونشون کمک:|
همیـــــــن؟؟؟؟؟
نه مادر من فقط همین؟
عین این میمونه که به خر بگن پاشو کارکن؟! :/
خدا چرا صبح تا ظهر دنیا انقدر قشنگ بود؟
چرا؟
بعد رفتی اونجا اصن نمیذارن نفس بکشی
عاخه اشتباه اولوکردی که رفتی
دیگه ندامت و پشیمانی و حسرت هیچ فایده ای ندارد:(
یعنی خودمو به زور پرت کردم بیرون :/
پرت کردما...
تازه عمم میخواست واسه شام نگه داره منو..
خو عمه ی حساب اینه رسم برادر زاده نوازی؟
آره؟
نمیگی انارکــــ:|ـــ بدبخت هم آدمه؟
اصن احترام آدمی که شب قبل برق گرفتتشو نمیکنن.
بی شخصیتی تا به کی؟
نا آگاهی تا به کی؟
•ناهارو منو پدری پختیم:)
•لباس مدرسه ام هنو نگرفتم دعاکنید شلوار کردی نباشه وگرنه خودمو نصف میکنم:|