جمعه ۱۳ بهمن ۹۶
به طور خود جوش شعر گفتم:/
^مرا ز گریه نترسان که خود رود خروشانم^
بالاخره امروز تونستم تموم حرفای دلمو به مامانم بگم:(
و من خانواده امو خیلی دوس دارم^_^
و الان خیلی خالی شدم و خوشحالم....
دارم به آینده فکر میکنم ......
و دیگر هیچ
پ.ن:حتما یه نفرو داشته باشین که بتونین بدون ترس جلوش گریه کنین خیلی نیازه...